کتاب سفر چهارم مجموعه سؤالاتی است که طی سال های اخیر از آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی پرسیده و \اسخ آنها دریافت شده است.
در بخشی از کتاب سفر چهارم میخوانیم:
پرسش: چند روز قبل در برنامهای با عنوان فلسفه برای کودکان در پژوهشگاه علوم انسانی شرکت کردم. خانمی را از کشور فرانسه دعوت کرده بودند و ایشان با زبان انگلیسی، البته با لهجۀ فرانسوی، با دانشآموزان دبیرستانی گفتوگوی فلسفی میکرد. از طرفی ایشان سخنان سنجیدهای میگفتند و از طرف دیگر از اینکه فردی خارجی در فکر و ضمیر نوجوانِ ایرانی اثر میگذاشت ناراحت بودم. ملاک و معیار برای این حدیث از امام علی علیهالسلام که فرمودهاند: «اُنظُر اِلی مَا قال وَ لا تَنُظر اِلی مَن قال»؛ به سخن بِنگر نه به گوینده، چیست؟
پاسخ: اگر کسی خارج از دین اسلام دعوت شود و این دعوت موجب محبت مسلمانان به او شود، حتی اگر کلام ایشان مفید و صحیح باشد، چنین دعوتی حرام است. خصوصاً زمانی که گفتار نیک او در کلام مبلغین دینی و دانشمندان دینی وجود دارد و انسان میتواند از آنها بهره بگیرد و شنوندۀ کافر، که دشمن اسلام است، قرار ندهد. کاری که موجب بدبینی به مسلمین و یا سبکی ایشان بشود از نظر همه فقهای اسلام حرام است. یک صورت از حدیثِ «اُنظر اِلی ما قال وَ لا تَنظُر اِلی مَن قال» این است که انسان با یک غیرِمسلمان روبهرو میشود و آن فرد حرفِ درستی به زبان میآورد. در این وضعیت، وظیفۀ اسلامی ما این است که درستیِ حرف او را تأیید کنیم و با این عمل به او بفهمانیم که ما روحیۀ حقپذیری داریم.
اما از این حدیث شریف برنمیآید که ما یک خانمی را از فرانسه دعوت کنیم تا برای کودکانِ مسلمان حرفِ خوب بزند. چرا که بهترین سخنان خوب در فرمایشات اهلبیت صلواتاللهعلیهماجمعین وجود دارد. چیز خوبی نیست مگر اینکه در فرمایشات اهلبیت وجود دارد. اینکه بعضی افراد میگویند فرزندان ما به خارجیها عادت کردهاند و اگر حرفی از زبان آنها بیان شود، فرزندان بهتر و زودتر میفهمند، نظری ناصواب است. ما حق و منبع حق را از منظر و چشمانِ فرزندانِ خود پوشاندهایم و همین حقیقت ناقص را در دشمنان حق یافتهایم. به همین دلیل دشمنان حق را به فرزندان خود نشان میدهیم. متأسفانه فضای فرهنگی ایران الان بسیار مختلط است. بسیاری از افرادی که هستند، افرادیاند که رنگ غربی دارند. اینها در مقابل غرب خود را باختهاند. اینها اطلاعات مذهبی هم ندارند. ریش هم ممکن است داشته باشند؛ خود را هم انقلابی بدانند، اما به مقدار لازم اطلاعات مذهبی از بزرگان اسلام و حجج اسلام مثل ائمه طاهرین صلواتاللهعلیهماجمعین ندارند. اینها نباید این نقص خود را به خورد بچههای من و شما بدهند.
این حدیث را اینطور باید معنا کرد. دارید میبینید که یک مسیحی حرف درستی زده، بگویید حرف درست است. نگویید شما درست هستید! بلکه بگویید حرف درست است. این را هم به رخ بچۀ خود نکشید، زیرا که کودکان هنوز به این تشخیص نرسیدهاند که گوینده را از خودِ سخن جدا کنند، لذا نباید آنها را در معرضِ سخنانِ غیرِمسلمان قرار داد. امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه میخواهند قول را از قائل جدا نمایند؛ اگر مجذوب قول شدید، مواظب باشید که مجذوب قائلِ غیرمسلمان و غیرموحد نشوید. این حدیث را علما باید بفهمند و به مردم بگویند. مگر آن حدیث «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» را فراموش کردهاید؟ که جایگاه مکارم اخلاق قبل از توحید است. این همان تقوای عقلایی است که عرض شده است. فضایل عقلایی و تقوای عقلایی قبل از خداپرستی است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.